حضرت محمد

در مورد حضرت محمد(ص) ایثار، فداکاری، از خود گذشتگی ایشان است که سعی میکنم مطالبی خوبی بگذاریم

حضرت محمد

در مورد حضرت محمد(ص) ایثار، فداکاری، از خود گذشتگی ایشان است که سعی میکنم مطالبی خوبی بگذاریم

مشخصات بلاگ
حضرت محمد
بایگانی


گوشه ای از زندگی نامه پیامبر اکرم (ص) از ولادت تا رحلت را در اینجا بخوانید.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد از تولد تا شهادت حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبر الهی در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، و با استقامات در مسیری که پای در آن نهاده بود، توانست آیین یکتا پرستی را در یکی از جاهل ترین جوامع آن زمان گسترش بدهد و در دوره‌های بعد، اسلام به یک دین جهانی تبدیل شد؛ در ادامه این مطلب، خلاصه ای از زندگی پیامبر رحمت از تولد تا وفات را بخوانید.

ولادت

 سال دقیق ولادت حضرت محمد(ص) مشخص نیست، ابن هشام و برخی دیگر، ولادت او را در عام الفیل نوشته‌اند، اما مشخص نیست که عام الفیل به طور دقیق چه سالی بوده است؛ از آنجا که تاریخ‌نویسان، درگذشت پیامبر اسلام (ص) را در سال ۶۳۲م نوشته‌اند و او هنگام وفات ۶۳ ساله بوده، می‌توان تولد پیامبر را بین ۵۶۹ تا ۵۷۰م حدس زد. در مورد ماه تولد ایشان اکثر محدثان و تاریخ نویسان معتقداند که که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. میان محدثان شیعه معروف است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود و در این سال حادثه اصحاب فیل اتفاق افتاد، و میان اهل تسنن نیز این مشهور است که ولادت آن حضرت، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است؛ که این فاصله هفت روزه در در ایران به عنوان هفته وحدت نام‌گذاری شده است.

 پیامبر اسلام(ص) در شهر مکه متولد شد و برخی منابع محل تولد را شعب ابی‌طالب در خانه محمد بن یوسف دانسته‌اند. بنابر رسمی که در مکه رایج بود، محمد (ص) را به زنی به نام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه پرورش یابد، که البته برخی معتقداند که این کار برای حفظ جان ایشان از ترور یهودیان بوده است.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

معجزاتی که با ولادت پیامبر(ص) اتفاق افتاد

 1- ممنوع شدن شیاطین از رفتن به آسمان های هفتگانه و گرفتن خبر.

2- سرنگون شدن همه بت ها.

3- ترک برداشتن کنگره های طاق کسری و فروریختن چهارده کنگره آن.

4- خشک شدن دریاچه ساوه که برای ایرانیان مقدس بود.

5- سرنگون شدن تخت تمام سلاطین عالم و لال شدن آنها در آن روز.

6- باطل شدن سحر، ساحران و جادوی جادوگران و قطع شدن ارتباط کاهنان با همزادان شیطانی آنها.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 دوران کودکی و نوجوانی

 قرآن کریم بر یتیم بودن پیامبر اسلام(ص) تصریح دارد و منابع تاریخی نیز در این‌باره فراوان است. پدر پیامبر‌(ص)‌، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبیلة بزرگ قریش بودند؛ قبیله‌ای که بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مکه برخوردار بودند و بیشتر به بازرگانی اشتغال داشتند. عبدالله، چند ماه پس از ازدواج با آمنه، سفری تجاری به شام رفت و هنگام بازگشت، در یثرب درگذشت. برخی سیره‌نویسان، درگذشت عبدالله را چند ماه پس از ولادت محمد (ص) نوشته‌اند. بنابر رسمی که در مکه رایج بود ، محمد (ص) را به زنی به نام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه پرورش یابد. وقتی محمد شش سال و سه ماه (و به قولی چهار سال) داشت، مادرش او را برای دیدار با اقوام و خویشان، به یثرب برد و در بازگشت به مکه، آمنه در ابواء درگذشت و همان‌جا دفن شد. آمنه در وقت درگذشت، ۳۰ ساله بود. محمد(ص) از این پس در کنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در 8سالگی وی درگذشت و سرپرستی محمد(ص) بر عهده عمویش ابوطالب گذارده شد.

پیامبر اسلام(ص) همراه با ابوطالب سفری تجاری به شام رفت و با بحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود، دیدار کرد که او وعده نبوّت حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (ص) مطلع کرد. در مورد شغل پیامبر(ص) گفته‌اند که او به شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است، فعالیت داشته.

ایشان در دوران نوجوانی خود به دلیل امانت داری، به صفت امین مشهور شد و با پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه(س) و نشان دادن لیاقت‌های خود در امر تجارت، باعث شد که سود خوبی به این کاروان حاصل گردد. یکی دیگر از توانمندی ها و نشانه های لیاقت ایشان، حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود، بود.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

ازدواج پیامبراکرم(ص)

حضرت محمد(ص) در تجارت با شریفترین زن قریش، خدیجه کبری، دختر خویلد شرکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت، به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد(ص) رساند، آن حضرت در 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.

درمورد چگونگی تمایل پیدا کردن حضرت خدیجه(س) به محمد مصطفی(س) اینگونه امده است:

پیامبر(ص) همانند دیگران با سرمایه اندک خود به تجارت می‌پرداخت و در ضمن به امانت داری و پاک دامنی شهرت یافته بود. تخصص در امر تجارت و تعهد شخصیت والای محمد امین(ص)، خدیجه را وا داشت تا برای مدیریت گروه بازرگانی خود، از وی سود جوید که به همین خاطر از محمد امین دعوت به همکاری نمود. خدیجه که زنی تجارت پیشه و ثروتمند و شرافتمند بود، مردان را برای امور بازرگانی اجیر می‌کرد و حقی را به آن‌ها می‌داد. همچنان که گفتیم امانتداری و تخصص محمد امین را شنیده بود به سراغ او فرستاد و از او تقاضا کرد که همراه غلام او ”میسرة» برای تجارت از مکه رهسپار شام گردد، که پیامبر پیشنهاد خدیجه را پذیرفت و به شام رفت. مدیر کاروان خدیجه در این زمان بیست و پنج ساله بود. میسرة نیز در سفر کراماتی را از پیامبر دیده بود که در بازگشت همه وقایع را برای خدیجه بازگو کرد و خدیجه در ازدواج با رسول خدا رغبت نمود. در اینجا بود که علاقه مندی خود را به ازدواج با محمد امین اظهار نمود. پیامبر نیز با عموی خود نزد بزرگ خدیجه رفت و خدیجه را خواستگاری کرد.

 تاریخ ازدواج، دو ماه و بیست و پنج روز پس از بازگشت از سفر شام بود. مهریه خدیجه، بیست شتر جوان و خطبه عقد را ابوطالب عموی پیامبر(ص) ایراد کرد. بعد از درگذشت خدیجه کبری، پیامبر با زنان دیگری که اکثراً بیوه بودند ازدواج کرد.پیامبر اکرم(ص) از حضرت خدیجه و نیز از سایر همسران خود صاحب فرزندانی شد اما تنها یادگار پیامبر(ص) بعد از رحلتش حضرت فاطمه زهرا(س) بود.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 فرزندان پیامبر اسلام(ص)

 مادر تمام فرزندان پیامبر به جز ابراهیم، خدیجه بود. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه بود. فرزندان رسول خدا(ص)، به جز حضرت فاطمه(س)، همگی در زمان حیات پیامبر درگذشتند و نسل پیامبر(ص) تنها از طریق فاطمه (س) ادامه یافت. محمد (ص) سه پسر و چهار دختر داشت:

 قاسم، نخستین پسر که در کودکی در مکه درگذشت.

زینب، در ۸ق در مدینه درگذشت.

رقیه، در ۲ق در مدینه درگذشت.

ام کلثوم، در ۹ق در مدینه درگذشت.

فاطمه (س) در ۱۱ق، در مدینه شهید شد و نسل رسول خدا (ص) تنها از وی باقی ماند.

عبدالله، پس از بعثت در مکه زاده شد و همان جا درگذشت.

ابراهیم، در ۱۰ق در مدینه درگذشت.

حل اختلاف بر سر نصب حجرالسود

خانه کعبه در دوره جاهلیت هم در نظر عرب محترم بود. سالی سیل به درون کعبه راه یافت و دیوارهای خانه را شکست. قریش دیوارها را بالا بردند و وقتی خواستند حجرالاسود را نصب کنند، بین سران قبیله‌ها اختلاف شد. رئیس هر قبیله می‌خواست این افتخار را نصیب خود کند. سرانجام کار بالا گرفت. بزرگان قبیله طشتی پر از خون آوردند و دست خود را در آن فرو بردند و این کار مانند سوگندی بود که به موجب آن باید بجنگند تا پیروز شوند. سرانجام پذیرفتند، نخستین کسی را که از در بنی‌شیبه داخل مسجد شود به داوری بپذیرند و هر چه او گفت انجام دهند. نخستین کسی که داخل شد محمد (ص) بود. بزرگان قریش گفتند او امین است، داوری وی را می‌پذیریم. سپس داستان را به او گفتند. محمد(ص) گفت: «جامه‌ای بگسترانید». و چون چنین کردند حجرالأسود را میان آن جامه گذاشت و گفت رئیس هر قبیله یک گوشه از جامه را بردارد، چون جامه را برداشتند و بالا بردند، حجرالاسود را برداشت و بر جای آن نهاد و با این داوری، از خونریزی بزرگی جلوگیری کرد. این اتفاق، نشان‌دهنده موقعیت محمد (ص) در میان مردم مکه است.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 بعثت

حضرت محمد(ص) قبل از رسالت نیز یکتا پرست بودند و معمولا غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب می‌نمودند. گفته‌اند نخستین نشانه‌های بعثت پیامبر (ص) به هنگام 40 سالگی او، رؤیاهای صادقه بوده است، اما آنچه در سیره به عنوان آغاز بعثت شهرت یافته، شبی در ماه رجب است که فرشتة وحی در غار حرا بر پیامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستین آیات سورة علق را برخواند. بنابر روایات، پیامبر(ص) به شتاب به خانه بازگشت و خواست که او را هر چه زودتر بپوشانند. گویا برای مدتی در نزول وحی وقفه‌ای ایجاد شد و همین امر پیامبر‌(ص ) را غمناک ساخته بود، ولی اندکی بعد فرشتة وحی باز آمد و آن حضرت را مامور هدایت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهای دینی و اخلاقی و پاک گردانیدن خانة خدا از بتان، و دلهای آدمیان از خدایان دروغین کرد.

محمد (ص) در این باره ماجرای نزول جبرئیل گفته است: «جبرئیل نزد من آمد و گفت: «بخوان»، گفتم: «خواندن نمی‌دانم». دگربار گفت: «بخوان». گفتم: «چه بخوانم؟» گفت: «اقْرَ‌أْ بِاسْمِ رَ‌بِّک الَّذِی خَلَقَ»، بخوان به نام پروردگارت که آفرید.

مراحل ابلاغ رسالت

پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:

1- دعوت سری که اولین مرحله دعوت ایشان بود.

2- دعوت خویشان و نزدیکان که با نزول آیه انذار صورت گرفت و به یوم الدار معروف است. و در آن روز رسول خدا (ص)، حضرت علی (ع) را به جانشینی خود انتخاب کرد.

3- دعوت علنی.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

نخستین مسلمانان

 پیامبر(ص) با دریافت آیه‌های آغازین سوره علق که نخستین آیه‌های نازل شده بر اوست، و پس از مبعوث شدن به پیامبری، به داخل مکه بازگشت و به خانه رفت. در خانه، سه تن حاضر بودند: خدیجه، همسرش، علی بن ابیطالب(ع)، پسرعمویش، و زید بن حارثه. پیامبر(ص) دعوت به توحید را نخست از خانواده خود آغاز کرد و اولین کسی که از زنان به او ایمان آورد، همسرش خدیجه، و از مردان، پسرعمویش علی بن‌ابی‌طالب(ع) بود که تحت سرپرستی پیامبر بود. در منابع فرق گوناگون اسلامی، از برخی دیگر همچون ابوبکر و زید بن حارثه به عنوان نخستین گروندگان به اسلام نام برده شده است.

یاران پیامبر بعد از درگیری کوتاهی برای عبادت به خانه ارقم رفته و در آنجا پنهان شدند. درگیری اینگونه آغاز شد که روزی سعد بن ابی وقاص با چند نفر از اصحاب رسول خدا(ص) نماز می‌گذارد که چند نفر از مشرکین با آن‌ها به ستیز برخواستند و جنگ در میان آنان در گرفت سعد مردی از مشرکان را با استخوان فک شتری زخمی کرد و این نخستین خونی بود که در اسلام ریخته شد. پس از این واقعه رسول خدا و یارانش در خانه ارقم پنهان شدند تا اینکه دستور علنی شدن دعوت ابلاغ شد.

 هر چند دعوت آغازین پیامبر(ص) بسیار محدود بود، ولی شمار مسلمانان رو به فزونی گذاشت و پس از چندی، اسلام‌آورندگان به اطراف مکه می‌رفتند و با پیامبر(ص) نماز می‌گزاردند.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 دعوت علنی

بعد از سه سال تبلیغ پنهانی و جمع شدن گروهی اندک گرد پیامبر اسلام(ص)،  دستور آسمانی انذار عشیره نازل شد. پیامبر(ص) در آغاز، مردم را به ترک پرستش بت‌ها و به پرستیدن خدای یگانه می‌خواند. در ابتدا نمازها دو رکعتی بود. بعدها بر غیرمسافران چهار رکعت و بر مسافران دو رکعت واجب شد. مسلمانان هنگام نماز و پرستش خدا، از مردم پنهان می‌شدند و در شکاف کوه‌ها و جاهای دور از رفت و آمد نماز می‌گزاردند.

 چنانکه مشهور است، وقتی سه سال از بعثت محمد (ص) گذشت، پروردگار او را مأمور کرد تا همه مردم را به خدای یگانه بخواند:

«وَأَنذِرْ‌ عَشِیرَ‌تَک الْأَقْرَ‌بِینَ، وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِ‌یءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»، و خویشان نزدیکت را هشدار ده، و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کرده‌اند، بال خود را فرو گستر، و اگر تو را نافرمانی کردند، بگو من از آنچه می‌کنید بیزارم.»

 ابن اسحاق نوشته است که چون این آیه‌‌ها نازل شد، پیامبر (ص)، علی (ع) را فرمود: «یا علی! خدا مرا فرموده است تا خویشاوندان نزدیک خود را به پرستش او بخوانم، گوسفندی بکش و مقداری نان و قدحی شیر فراهم کن». علی(ع) چنان کرد و در آن روز چهل تن یا نزدیک به چهل تن از فرزندان عبدالمطلب فراهم آمدند و همگی از آن خوردنی سیر شدند، اما همین که رسول خدا(ص) خواست سخنان خود را آغاز کند، ابولهب گفت: «او شما را سحر کرد»، که با این سخن، مجلس به هم خورد. رسول خدا(ص) روزی دیگر آنان را خواند و گفت:‌ «ای فرزندان عبدالمطلب! گمان ندارم از عرب کسی بهتر از آنچه من برای شما آورده‌ام برای قوم خود آورده باشد. دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام». طبری می‌نویسد: چون رسول خدا دعوت خود را به خویشاوندان رساند، گفت: «کدام یک از شما مرا در این کار یاری می‌کند تا برادر من، وصی من و خلیفه من در میان شما باشد؟» همه خاموش شدند و علی (ع) گفت:‌ «ای رسول خدا! آن من هستم». پیغمبر فرمود: «این وصی من و خلیفه من در میان شماست، سخن او را بشنوید و از او فرمان برید». این روایت را دیگر مورخان و نویسندگان سیره هم آورده‌اند و از حدیث‌های مشهور است.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 مخالفت کافران

دشمنان پیامبر(ص) در واقع کسانی بودند که با ابلاغ رسالت محمدی منافع شان به خطر افتاد. چه اینکه بزرگان قریش نه اعتقادی به بتان داشتند و نه به آن‌ها دل بسته بودندف بلکه تنها آن‌ها را وسیله‌هایی برای مصمل به اهداف خود می‌دانستند و حمله به بتان را موجب از بین رفتن ابهت بت‌ها دانسته که در نتیجه امیال و آرزوها و منافعشان را در خطر می‌دیدند. بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک آمیز آنان و نکوهش خدایانشان به شدت به مقابله با پیامبر اکرم‌(ص) پرداختند. ترس از دست دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سر سخت تر می نمود.

مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را می‌توان در چهار بخش تقسیم بندی کرد: سازش و تطمیع، برخوردهای روانی، آزارهای جسمانی، برخوردهای علمی.

 سران قریش برای آنکه پیشرفت دین تازه را متوقف سازند به هر حیله ای متوسل می‌شدند. بدگویی از پیغمبر و آزار رساندن به او، شکنجه و آسیب پیروان او، نسبت دادن شاعری و دیوانگی و ساحری به وی و… ولی هیچ یک از این اقدامات سودی نبخشید.

در یکی از اقدامات کفار، نضر بن حارث وعقبه از طرف قریش به مدینه رفتند و از دانایان یهود راهنمایی خواستند آن‌ها گفتند: «سه مسئله از وی بپرسید تا صدق و کذب وی معلوم گردد، از اصحاب کهف و ذوالقرنین و روح». آنها به مکه بازگشتند و هر سه موضوع را از رسول خدا(ص) پرسیدند و پیامبر(ص) هر سه را جواب داد اما در عین حال ایمان نیاوردند.

 شکنجه و آزار قریش نسبت به پیامبر و مسلمانان شدت گرفت. پیروان پیامبر به زندان و حبس محکوم شدند. زدن و گرسنگی و شکنجه های دردناک یاران پیامبر را فرا گرفته بود. خانواده عمار بن یاسر عنسی مورد شکنجه قرار گرفت. سمیه مادر عمار به شدت شکنجه شد و در راه اسلام با نیزه ابوجهل به شهادت رسید.

 برادر عمار یعنی عبدالله و پدرش یاسر در مکه زیر شکنجه قریش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. بلال بن رباح حبشی را امیة بن خلف در گرمای شدید در بطحای مکه به پشت خواباند و سنگی بزرگ بر سینه اش نهاد تا به محمد (ص) کافر شود ولی او همچنان در زیر شکنجه احد احد می گفت.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 هجرت مسلمانان به حبشه

با افزایش شمار مسلمانان، دشمنی و مخالفت قریش با محمد (ص) بیشتر شد. محمد (ص) در حمایت ابوطالب بود و قریشیان بر اساس پیمان قبیله‌ای نمی‌توانستند به او آسیب جانی برسانند. اما نسبت به پیروان او خصوصا کسانی که پشتیبانی نداشتند، از هیچ سخت‌گیری و آزاری دریغ نکردند. پیامبر، ناچار به این مسلمانان دستور داد به حبشه هجرت کنند و به آنها گفت: «در آن سرزمین پادشاهی است که کسی از او ستم نمی‌بیند، به آنجا بروید و بمانید تا خداوند شما را از این مصیبت برهاند.» وقتی قریش از هجرت مسلمانان به حبشه آگاه شدند، عمرو بن عاص و عبدالله بن ابی ربیعه را نزد نجاشی پادشاه حبشه فرستادند تا آنان را بازگردانند. نجاشی پس از شنیدن سخنان نمایندگان قریش و پاسخ‌های مسلمانان، از سپردن آنان به نمایندگان قریش امتناع کرد و نمایندگان قریش به مکه بازگشتند.

هجرت به مدینه

در سال یازدهم بعثت یک گروه شش نفره از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا(ص) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود.آن‌ها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همان دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (ص) با یکدیگر متحد شوند.

با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آن‌ها در این دیدار با رسول خدا(ص) بیعت کردند.

در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (ص) بعیت کردند. در این جا بود که انصار از رسول خدا (ص) خواستند تا به همراه آنها به یثرب بیاید. در این دیدار حضرت محمد (ص) به انصار گفت: «به این امر با شما بیعت می‌کنم که همان گونه که از زنان و فرزندان خود حفاظت می‌کنید، از من نیز حفاظت کنید».

 پس از آن رسول خدا(ص) به مسلمانانى که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند دستور مهاجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را داد. به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته دسته به‌سوى مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم به راه فرمان خداى تعالى در مکه ماند.

 پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (ص) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد. رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) گفت تا به جای او بخوابد. پس از آن رسول خدا(ص) با عنایت خداوند از خانه خارج شده و به جنوب شهر مکه یعنی مسیری کاملاً برعکس مسیر یثرب رفت. هنگامی که صبح شد، و مشرکان برای اجرای نقشه خود آماده شدند، حضرت علی (ع) از جای خود برخاست و مشرکان فهمیدند که رسول خدا (ص) از دسترس آنان خارج شده است، به تکاپو افتاده و به دنبال ایشان گشتند، و توسط یک راهنما تا پای کوه ثور که رسول خدا (ص) به همراه ابوبکر در آنجا پنهان شده بودند، آمدند، و مشاهده تارهای عنکبوبت بر در غار به داخل غار نرفتند.

سپس رسول خدا (ص) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیر معمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. رسول خدا (ص) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (ع) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (ص) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (ص) و بنی‌هاشم می شد، از جمله حضرت زهرا (س) و فاطمه بنت اسد و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (ع) در مکه وظیفه پس دادن امانت هایی که مردم مکه نزد پیامبر (ص) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. پیامبر (ص) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (عع)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 فتح مکه

 پیامبر(ص) در ماه رمضان سال ۸ هجرت با ۱۰,۰۰۰ نفر روانه مکه شد. و ترتیب حرکت را طوری داده بود که هیچ‌کس از سفر او مطلع نگردد. چون لشکر به مرّالظهران رسید، عباس، عموی پیامبر، شب هنگام از خیمه بیرون شد و خواست کسی از مردم مکه را ببیند و به وسیله او پیغام دهد که قریش پیش از آنکه هلاک شوند خود را به پیغمبر برسانند. در آن شب به ابوسفیان برخورد و او را پناه داد و نزد پیامبر(ص) آورد، که ابوسفیان مسلمان شد. روز دیگر پیامبر دستور داد عباس او را در جای مناسبی نگاه دارد تا لشکریان از پیش روی او بگذرند.

پیامبر گفت: «هر کس به خانه رود و در را به روی خود ببندد در امان است و هرکس به خانه ابوسفیان پناهنده شود در امان است، و هرکس به مسجد الحرام برود در امان است». لشکر انبوه با آرامی وارد مکه شد. ابن هشام از ابن اسحاق روایت می‌کند که سعد بن عباده رئیس تیره خزرج، چون به مکه درآمد گفت: «امروز روز کشتار است! امروز روز درهم شکسته شدن حرمت است». سعد به گمان خود می‌خواست از قریش یا از تیره عدنانی انتقام بگیرد، و داد یثرب و مردم آن را از قریش و مکه بستاند. برای اینکه این توهم در ذهن مسلمانان جای نگیرد و فتح اسلامی را به حساب کینه‌توزی قبیله نگذارند، پیامبر(ص)، علی (ع) را فرستاد و بدو گفت: «پرچم را از سعد بگیر که امروز روز رحمت است». بین مسلمانان و مردم مکه جز چند درگیری مختصر رخ نداد. پیغمبر(ص) به مسجد درآمد و همچنانکه سوار بود ۷ بار کعبه را طواف کرد و بر در کعبه ایستاد و گفت: «لا اله الا الله وحده لا شریک له صدق وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده»

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

 آخرین حج پیامبر(ص) و ماجرای غدیرخم

  شیخ کلینى روایت کرده که: حضرت رسول (ص) بعد از هجرت، ده سال در مدینه ماند و حج به جا نیاورد تا آن که در سال دهم خداوند عالمیان این آیه را فرستاد: «و اذّن فى النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و على کلّ ضامر یأتین من کلّ فجّ عمیق، لیشهدوا منافع لهم»؛ و در میان مردم براى اداى حج بانگ برآور تا پیاده و سوار بر هر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى آیند به سوى تو روى آورند.

وقتی حضرت رسول(ص) از اعمال حجة الوداع فارغ شد متوجه مدینه شد و حضرت امیرالمؤمنین(ع) و سایر مسلمانان در خدمت آن حضرت بودند و چون به غدیر خم رسیدند. حق تعالى این آیه را فرستاد: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ»، اى پیغمبر بزرگوار! برسان به مردم آن چه فرستاده شده است بسوى تو از جانب پروردگار تو. در باب نص بر امامت على بن ابى طالب و خلیفه نمودن او در میان امت خود؛ پس فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»؛ پس اگر نکنى رسالت خدا را نرسانده ای و خدا تو را نگاه مى دارد از شر مردم.

رسول اکرم(ص) در آنجا خطبه معروف غدیرخم را قرائت فرمودند و حضرت علی(ع) را به جانشینی خود معرفی کردند. سپس همه بر گرد رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) جمع شدند و با آن حضرت مصافحه کردند و بیعت نمودند.

زندگینامه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از تولد تا شهادت

وفات

در اوایل سال ۱۱ق، پیامبر(ص) بیمار شد. چون بیماری وی سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر سفارش نمود و فرمود: «اگر کسی را حقی بر گردن من است بستاند، یا حلال کند و اگر کسی را آزرده‌ام اینک برای تلافی آماده‌ام»

مطابق نقل صحیح بخاری از مهمترین کتاب‌های اهل سنت، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از صحابه به عیادت ایشان رفته بودند فرمود: «قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید». بعضی از حاضران گفتند: «بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده (و هذیان می‌گوید) و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است». در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی می‌گفتند: «بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را می‌گفتند»، رسول خدا(ص) فرمود: «برخیزید و از نزد من بروید».در صحیح مسلم که آن نیز از مهمترین کتاب‌های اهل سنت است، فردی که با سخن پیامبر(ص) مخالفت کرد عمر بن خطاب معرفی شده است. در همان کتاب و همچنین صحیح بخاری آمده است که ابن عباس پیوسته بر این ماجرا افسوس می‌خورد و آن را مصیبتی بزرگ می‌شمرد.

 در بسیاری از منابع، دلیل بیماری پیامبر اکرم(ص) مسمومیت توسط زن یهودی گفته شده که می‌توان گفت ایشان شهید شده‌اند و نه رحلت!

 

 اخلاق پیامبر(ص)

عالی‌ترین و بارزترین خصوصیت پیامبر(ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. قرآن در این باره می‌گوید که «تو بر اخلاقی بزرگ و گرانمایه تکیه داری».

در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفته‌اند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمی‌گفت. هرگز تمام دهان را نمی‌گشود، بیشتر تبسم داشت و هیچ‌گاه به صدای بلند نمی‌خندید، چون به کسی می‌خواست روی کند، با تمام تن خویش برمی‌گشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقه‌مند بود، چندان‌که چون از جایی گذر می‌کرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمی‌یافتند. در کمال سادگی می‌زیست، بر زمین می‌نشست و بر زمین خوراک می‌خورد و هرگز تکبر نداشت. هیچ‌گاه تا حد سیری غذا نمی‌خورد و در بسیاری موارد، به‌ویژه آنگاه که تازه به مدینه درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با این‌همه، چون راهبان نمی‌زیست و خود می‌فرمود که از نعمت‌های دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است.

رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیرت و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئی‌ترین گوشه‌های آن را سینه‌به‌سینه نقل می‌کردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار می‌دهند.

 امیرمؤمنان در توصیف سیمای پیامبر(ص) می‌فرماید: «هر کس بدون آشنایی قبلی او را می‌دید هیبتش او را فرامی‌گرفت. هر کس با او معاشرت می‌کرد و با او آشنا می‌شد دوستدار او می‌گردید. پیامبر نگاهش را میان یارانش تقسیم می‌کرد و به هر کس به‌اندازه مساوی نظر می‌افکند. هرگز رسول خدا با کسی دست نداد که دستش را از دست او بردارد جز آنکه آن طرف ابتدا دستش را بکشد

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌
درباره اولین و آخرین آیه یا سوره‌ای که بر پیامبر اکرم(ص)، نازل شد، نقل‌های مختلفی وجود دارد که البته می‌توان بین آنها جمع کرد.

الف. اولین آیه یا سوره

اکثر مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، اتفاق نظر دارند[1]، اولین مرتبه‌ای که قرآن نازل‌ شد، زمانی بود که رسول اکرم(ص) در غار حِرا، مشغول عبادت بودند. این جریان به لحظه‌های اولیه بعثت پیامبر اسلام(ص) مربوط می‌شود که جبرئیل بر ایشان نازل شده و آیات اولیه سوره «علق» را به آن‌حضرت تعلیم داد.[2] در این جریان، سه آیه یا پنج آیه اول سوره علق نازل شد.[3] بنابر این، اولین آیاتی که به پیامبر نازل شد، آیات اولیه سوره علق بود.

با این همه، سه قول دیگر نیز در این‌باره وجود دارد:
1. اولین آیاتی که نازل شد، مربوط به سوره «مدّثر» می‌شود. مستند این نظر، روایتی است که جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است: پیامبر خدا(ص) به من فرمود: «من در غار حرا بودم. پس از این‌که از غار خارج شده و به وادی(دره) وارد شدم، ندایی شنیدم. به اطراف خود نگاه کردم [ولی چیزی ندیدم]. آن‌گاه به آسمان نگاه کردم، ناگهان جبرئیل را دیدم. دچار لرزه شدم. سپس نزد خدیجه رفتم. با دستور من، مرا با جامه بپوشانند. در این حال بود که خداوند این آیات را نازل کرد: ای جامه به خود پیچیده! بپا خیز و مردم را انذار کن».[4]
همین‌طور از متن روایت برمی‌آید، هیچ کلامی در این روایت وجود ندارد که اشاره‌ داشته باشد این آیات اولین آیاتی هستند که نازل شده و شاید این برداشت و اجتهاد خود جابر بن عبدالله بوده که تصوّر کرده، این اولین آیاتی بوده‌اند که نازل شده‌اند. همچنین در برخی از متون این روایت آمده که پیامبر می‌فرمود: «مدت زمانی، نزول وحی قطع شد تا این‌که وقتی داشتم راه می‌رفتم، صدایی از آسمان شنیدم... سپس خدا این آیه را نازل کرد...».[5] این روایت‌ها صراحت دارد که سوره مدثر، اولین سوره‌ای نبوده که نازل شده است.
2. عده‌ای دیگر گفته‌اند: اولین سوره‌ای که بر پیامبر نازل شده، سوره «حمد» است.[6]
بدون تردید پیامبر اکرم(ص) به همراه همسرش و حضرت علی(ع) از ابتدای بعثت نماز می‌خواندند و مسلم است که بدون سوره حمد، امکان خواندن نماز نیست. بنابر این، باید زمان نزول سوره حمد را اوائل بعثت بدانیم.[7]
3. عده‌ای نیز گفته‌اند که اولین آیه، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» است که نازل شده است.[8]
به هر حال، می‌توان بین این چهار قول متفاوت به نوعی جمع کرد. بدین صورت که بگوییم: اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شد، آیات اول سوره علق بوده و اولین سوره‌ای که به طور کامل و یک‌جا بر ایشان نازل گردیده، سوره «حمد» بوده است. آیات اولیه سوره مدّثر نیز، اولین آیات، پس از دوره فترت نازل شده است. آیه «بسم الله» نیز در ابتدای هر سوره - غیر از سوره توبه - قرار دارد و به طور طبیعی در صدر اولین آیاتی که نازل شده، قرار داشته است. شاهد این مدعا روایاتی است که سوره علق را اولین سوره می‌دانند. در این روایات آمده: «اولین چیزی که بر پیامبر نازل شد، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق بود».[9]

ب. آخرین سوره و آیه

طبق آنچه که در روایات وارد شده، آخرین سوره‌ای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، سوره «نصر» است.[10] همچنین مسلّم است که سوره برائت، بعد از فتح مکه و در سال نهم نازل شده است.[11] و این درحالی است که با توجه به مضمون سوره نصر که بشارت فتح مکه را می‌دهد و نیز از نقل‌هایی که زمان نزول آن‌را دو سال قبل از رحلت پیامبر(ص) ذکر کرده‌اند،[12] چنین به دست می‌آید که این سوره، قبل از سوره توبه نازل شده است. 
برخی دیگر گفته‌اند؛ آخرین آیه‌ای که نازل شد، آیه «وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللَّه‏»[13] است. اما درباره آیه مربوط به حادثه غدیر خم؛ یعنی آیه اکمال دین،[14] نیز گفته شده این آیه، آخرین آیه‌ای است که نازل شد.
آیات دیگری نیز همچون آیه «یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَة»،[15] آیه ربا[16] و آیه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُم‏»،[17] نیز به عنوان آخرین آیه، نام برده شده‌اند ولی این اقوال قابل توجه نیست.[18]
با توجه به نقلی که زمان نزول آیه «وَ اتَّقُوا یَوْماً» را روز عید قربان در مِنا می‌داند، می‌توان چنین نتیجه گرفت: آخرین سوره کاملی که یک‌جا نازل شده، سور «عصر» است. آخرین سوره‌ای که آیات ابتدایی آن نازل شد، سوره «توبه» است و آخرین آیه‌ای که بر پیامبر نازل شد، آیه اکمال دین است؛ زیرا با نزول این آیه و عملیاتی شدن مضمون آن در روز هجدهم ذی‌حجه، دین اسلام کامل شد و نعمت خدا بر مسلمانان به نهایت خود رسید.
درباره آخرین آیه دعایی که نازل شد، مطلبی در منابع معتبر روایی و کتب علوم قرآنی، یافت نشد.

ج. فاصله زمانی نزول، بین آیات یک سوره

درباره نزول آیات یک سوره طی مراحل مختلف باید بدانیم که هر سوره با فرود آمدن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آغاز می‌شد و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت می‌گردید؛ تا موقعی که «بسم الله» دیگری نازل می‌شد و سوره دیگری آغاز می‌گردید. این نظم طبیعی آیات بود. گاهی اتفاق می‌افتاد پیامبر اکرم(ص) با اشاره جبرئیل دستور می‌داد تا آیه‌ای بر خلاف نظم طبیعی در سوره دیگری قرار داده شود؛ مانند آیه «وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فیهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ» که گفته‌اند از آخرین آیاتی است که نازل شده است، اما پیامبر(ص) دستور فرمودند آن‌را بین آیات ربا و آیه دین در سوره بقره آیه 281 ثبت کنند. به عبارت دیگر، بخش‌های مختلف یک سوره، معمولاً به صورت مرتب و پشت سرهم نازل می‌شد و کمتر اتفاق می‌افتاد که به صورت نامنظم نازل شود. بنابر این، فاصله زمانی بین نزول آیات یک سوره، چندان طولانی نبود.
 
  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌
ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ یهِ فَهُوَ مُنَافِق‏ : ْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَان‏


نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .

تحف العقول ص 316


2-  لَا یَنَالُ شَفَاعَتِی مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا


کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید

محاسن ص 80


3- أبغض الحلال الی الله الطلاق .


منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است .

نهج الفصاحه ص 157 ، ح 16


4- ِ خَیْرُ الْأَصْحَابِ مَنْ قَلَّ شِقَاقُهُ وَ کَثُرَ وِفَاقُه‏ .


بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار

تنبیه الخواطر معروف به مجموعه ورام ج 2 ، ص 123


5- ابن آدم إذا أصبحت معافى فی جسدک آمنا فی سربک عندک قوت یومک فعلى الدّنیا العفاء


فرزند آدم وقتی تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت یک روز خویش راداری ، جهانگر مباش .

نهج الفصاحه ص 159 ، ح 23


6-ابن آدم عندک ما یکفیک و تطلب ما یطغیک ابن آدم لا بقلیل تقنع و لا بکثیر تشبع‏
 


فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع کند در دسترس خود داری و در پی آنچه تو را به طغیان وا می دارد روز میگذاری ، به اندک قناعت نمیکنی و از بسیار سیر نمی شوی .

نهج الفصاحه ص 159 ، ح 24


7- مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة


هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 145 - الجعفریات(الاشعثیات) ص 198


8- اتّق دعوة المظلوم فإنّما یسأل اللَّه تعالى حقّه و إنّ اللَّه تعالى لا یمنع ذا حق حقّه‏


از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمی دارد .

نهج الفصاحه ص 161 ، ح 35


9- اتقوا الحجر الحرام فی البنیان فانه اساس الخراب


از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است .

نهج الفصاحه ص 162 ، ح 38


10- الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَال‏


عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 13 ، ص 12 ، ح 14585


11- اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه‏


از فراست مؤمن بترسید که چیزها را با نور خدا می نگرد .

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 218 ، ح 3


12- اتّقوا الدّنیا فو الّذی نفسی بیده إنّها لأسحر من هاروت و ماروت.
 


از دنیا بپرهیزید ، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .

نهج الفصاحه ص 163 ، ح 44 {شبیه این حدیث در مجموعه ورام ج 1 ، ص 131}


13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الی السماء کأنها شرارة


از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان میرود .

نهج الفصاحه ص 163 ، ح 47


14- لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیَام‏


براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 62


15- اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی و عقوق الوالدین .


دو چیز را خداوند در این جهان کیفر میدهد : تعدی ، و ناسپاسی پدر و مادر .

نهج الفصاحه ص 165 ، ح 58


16-أجرؤکم على قسم الجدّ أجرؤکم على النّار


هر کس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیکتر است .

نهج الفصاحه ص 166 ، ح 64


17- أجملوا فی طلب الدنیا فإن کلا میسر لما خلق له .


در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر کس هر چه قسمت اوست می رسد .

شرح فارسی شهاب الاخبار ص 320 ، ح 518


18- هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار


رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 67 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93 ، ص 342 ، ح 14


19- احب الاعمال الی الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدین ثم الجهاد فی سبیل الله


بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

نهج الفصاحه ص 167 ، ح 70


20- أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْأَتْقِیَاءُ الْأَخْفِیَاء


محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند .

مجموعه ورام ج 1 ، ص 5


21- انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَکا مَنْ کانَ قَبلکُمْ و هُما مُهْلِکاکُمْ.


همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 316 ، ح 6


22- احب الاعمال الی الله أدومها و ان قل .


محبوبترین کارها در پیش خدا کاریست که دوام آن بیشتر است ، اگر چه اندک باشد .

نهج الفصاحه ص 167 ، ح 73


23- أحبّ الأعمال إلى اللَّه من أطعم من جوع أو دفع عنه مغرما أو کشف عنه کربا


بهترین کارها در پیش خدا آن است که (بینوایی را)سیر کنند ، یا قرض او رابپردازند یا زحمتی را از او دفع نمایند .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 76


24- لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْل‏ 


هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 25 و 26 ، ح 25 - محاسن ص 17 - تحف العقول ص 6


25- احب الاعمال الی الله حفظ اللسان


بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 78


26-  أحبّ الجهاد إلى اللَّه کلمة حقّ تقال لإمام جائر


بهترین جهادها در پیش خدا سخن حقی است که به پیشوای ستمکار گویند .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 80


27- أَحَبُّ الطَّعَامِ إِلَى اللَّهِ مَا کَثُرَتْ عَلَیْهِ الْأَیْدِی‏


بهترین غذاها در پیش خدا آن است که گروهی بسیار بر آن بنشیند .

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 82


28- احب اللهو الی الله تعالی إجراء الخیل و الرمی .


بهترین بازیها در پیش خدا اسب دوانی و تیراندازی است . 

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 83


29- طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم‏


طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 30 ، ح 1


30- احب الله تعالی عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتری و سمحا اذا قضی و سمحا اذا اقتضی .


خداوند بندهای را که به هنگام خرید و هنگام فروش و هنگام دریافت سهلانگار است دوست دارد .

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 85


31- أَحَبُّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ أَنْفَعُهُمْ لِعِبَادِه‏ .


از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان سودمندتر است .

تحف العقول ص 49 - نهج الفصاحه ص 169 ، ح 86


32- أحثوا التراب فی وجوه المداحین .


بر چهره ستایشگران ، خاک بیفشانید .

نهج الفصاحه ص 170 ، ح 91


33- أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظ


آنکه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است ، از همه کس دور اندیشتر است .

من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 396 - امالی(صدوق) ص 21


34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل یخادن من یعجبه


مردم را از معاشرانشان بشناسید ، زیرا کند هم جنس با هم جنس پرواز .

نهج الفصاحه ص 173 ، ح 106


35- اخوف ما أخاف علی امتی الهوی و طول الامل .


بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم .

خصال ص 51


36-  ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبِ غَافِلٍ لَاهٍ.


خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعارا از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد .

بحارالانوار(ط-بیروت) ج 90 ، ص 321


37- ادنی أهل النار عذابا ینتعل بنعلین من نار یغلی دماغه من حرارة نعلیه .


از مردم جهنم آنکه عذابش از همه آسانتر است دو کفش آتشین بپا دارد که مغزوی از حرارت کفشهایش به جوش میآید .

نهج الفصاحه ص 176 ، ح 121


38- ادنی جبذات الموت بمنزلة مائة ضربة بالسیف .


آسانترین کشش های مرگ مانند صد ضربت شمشیر است .

نهج الفصاحه ص 176 ، ح 122


39- إذا ابتلی أحدکم بالقضاء بین المسلمین فلا یقض و هو غضبان و لیسوّ بینهم فی النّظر و المجلس و الإشارة.
 


اگر یکی از شما به کار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب ازقضاوت خودداری کند و میان ارباب دعوا در نگاه و نشیمنگاه و اشاره تفاوتی نگذارد .

نهج الفصاحه ص 176 ، ح 125


40- اذا أحب الله عبدا حماه الدنیا کما یظل أحدکم یحمی سقیمه الماء .


وقتی خداوند بندهای را دوست دارد ، دنیا را از او منع میکند چنانکه شما مریض خویش را از نوشیدن آب منع میکنید .

نهج الفصاحه ص 179 ، ح 137


 

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌


  1. جنگ های زمان رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) که خود شامل:
    1. غزوات
    2. سرایا
  2. جنگ های زمان خلفای راشدین که شامل:
    1. جنگ های زمان ابوبکر که خود شامل:
      1. جنگ های ارتداد
      2. فتوحات
    2. جنگ های زمان عمر بن خطاب که تنها فتوحات بوده است.
    3. جنگ های زمان عثمان بن عفان که آنها نیز تماماً فتوحات هستند.
    4. جنگ های زمان امیرالمؤمینن علی بن ابی طالب (علیه السلام)

نبردهای زمان رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم)[ویرایش]

در زمان رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) ، نبردهای مسلمانان به دو قسمت تقسیم می شد.

  1. جهادهایی که خود رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در آنها شرکت می کردند که به آنها غزوه می گفتند و تعداد آنها را 26 یا 27 عدد نوشته اند.
  2. جهادهایی که رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) ، یکی از اصحاب خود را فرمانده سپاه می کردند و خود شخصاً در آن ها شرکت نمی کردند، که به آنها سریه می گویند و تعداد آنها به روایت ابن اسحاق 35 سریه است.




غزوات رسول خدا(ص)
نام غزوه تاریخ وقوع تعداد نفرات دو سپاه هدف غزوه جبهه مقابل نتیجه غزوه آیات نازل شده در مورد غزوه اتفاقات مهم
غزوه ودّان(غزوه ابوإ صفر سال دوم هجری ـــــ اطلاع از وضعیت کاروان قریش نبردی رخ نداد بستن پیمان دوستی با قبیله بنی ضمره ــــــ جانشین رسول خدا(ص) در مدینه سعد بن عباده بود
غزوه بواط ربیع الاول سال دوم هجرت‌ دویست نفر کاروانى از قریش‌ نبردی رخ نداد نتیجه ای نداشت ــــ جانشین رسول خدا در مدینه «سائب بن عثمان بن مظعون» یا «سعد بن معاذ» بود
غزوه عشیره‌ جمادى الاولى سال دوم هجرت‌ صد و پنجاه یا دویست نفر کاروان قریش که رهسپار شام بود نبردی رخ نداد صلح با قبیله «بنى مدلج» ــــ ‌دادن لقب ابوتراب به امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه اسلام)
غزوه بدرکبری رمضان سال سوم هجری مسلمانان 313 و مشرکان 950 نفر جلوگیری از بازگشت کاروان قریشیان به سرپرستی ابوسفیان با مشرکان قریشی پیروزی مسلمانان بخش عمده ای از سوره انفال یاری فرشتگان به سپاه اسلام و کشته شدن بسیاری از سران مشرکان قریشی مانند :ابوجهل،امیة بن خلف،عتبة بن ربیعة و....
غزوه کدر(قرقرة الکدر) رمضان دوم هجری دویست نفر سرکوب جمعی از «بنی سلیم» و «غطفان» بر ضد مسلمانان شوریده بودند نیردی رخ نداد گرفتن غنیمت از دشمن ـــــــ پانصد شتر هم در این غزوه به دست مسلمانان افتاد که پس از اخراج خمس به هر مردی از اصحاب غزوه دو شتر رسید
غزوه بنى قینقاع شوّال سال دوّم‌ ــــــــ سرکوبی بنی قینقاع به دلیل عهد شکنی یهود بنى قینقاع از مدینه اخراج شدند و به «أذرعات» شام رفتند و اموالشان پس از إخراج خمس بر مسلمانان قسمت شد. آیه 58، سوره انفال- آیه‌هاى 12- 13، سوره آل عمران و آیات 51- 56 سوره مائده‌‌ اینان پس از واقعه بدر، از راه نافرمانى و حسد درآمدند و عهد و پیمان خود را نقض کردند.
غزوه سویق‌ ذى الحجّه سال دوّم‌ دویست نفر مسلمان و دویست سوار از قریش‌ مقابله با ابوسفیان که برای انتقام بدر آمده بود ابوسفیان و مشرکان قریش فرار ابوسفیان و سپاهیانش ــــــــ أبو سفیان و همراهان در حال گریختن، به منظور سبکبارى قسمتى از باروبنه خود را ریخته بودند و از جمله: مقدار زیادى «سویق»
غزوه غطفان‌ یا غزوه ذى أمر محرّم سال سوّم‌ چهارصد و پنجاه نفر از مسلملنان مقابله با جمعى از بنى ثعلبه و محارب که در ذى أمرّ فراهم گشته‌ بودند تا در پیرامون مدینه دست به چپاول زنند. قبیله بنی غطفان فرار یاغیان آیه 11 سوره مائده‌ اسلام دعثور بن حارث‌ که قصدترور رسول خدا(صل الله علیه و آله) را داشت
غزوه بحران‌ ربیع الآخر سال سوّم‌ سیصد مرد از مسلمانان مقابله با گروه بسیارى از بنى سلیم که در ناحیه بحران برای حمله به مدینه جمع شده بودند‌ قبیله بنی سلیم فراز بنی سلیم و نیردی رخ نداد ـــــــ _________
غزوه احد شوّال سال سوّم‌ از مسلمانان در اول هزار نفر، و در میدان جنگ هفتصد نفر و از مشرکان سه هزار مرد جنگى‌ دفاع از شهر مدینه در برابر تهاجم قریشیان قریش شکست مسلمانان و کشته شدن بیش از هفتاد نفر از صحابه شصت آیه از سوره آل عمران دفاع جانانه حضرت علی (ع) از رسول خدا (ص)و اسلام و نزول عبارت لافتی الی علی لا سیف الی ذوالفقار،فرار بسیاری از صحابه و رها کردن رسول خدا(ص) در میدان جنگ،کشته شدن حمزه بن عبدالمطلب سیدالشهدا و مثله کردن بدن او توسط هند جگرخوار مادر معاویه و نافرمانی از دستورات رسول خدا(ص) توسط تیراندازان محافظ دهانه کوه احد
غزوه حمراء الأسد شوّال سال سوّم‌ بازماندگان غزوه احد برای دفاع از قریش که قصد بازگشت به مدینه و نابودی کامل اسلام را داشتند قریش پشیمان شدن قریش و بازگشت آنها به مکه برخی از آیات سوره آل عمران ترفند زیبای رسول خدا(ص) در روشن کردن آتش های بسیار برای نشان دادن عظمت سپاه و فریب دادن قریش ، ممانعت از یاری کسانی که در احد در میان راه بازگشتند در این نبرد
غزوه بنى نضیر ربیع الأوّل سال چهارم‌ ــــــــــ مقابله با یهودیانی که تصمیم به ترور رسول خدا(ص) داشتند و عهد خود را با ایشان شکستند یهودیان بنی نضیر اخراج ایشان از مدینه سوره حشر رسول خدا اموال یهودیان «بنى نضیر» را بر مهاجرین قسمت کرد و با نظر انصار به ایشان به جز سهل بن حنیف و ابودجانه چیزى نداد
غزوه ذات الرقاع جمادى الأولى سال چهارم‌ ـــــــــ مقابله با قبیله «غطفان» که سپاهیانى براى جنگ با مسلمین فراهم ساخته بودن قبیله بنی غطفان نبردی رخ نداد آیه‌ هاى 101 تا 103 از سوره نساء نماز خوف در این غزوه مقرّر شد، جانشینی أبو ذرّ غفارى» در مدینه ‌
غزوه بدر الموعد شعبان سال چهارم‌ هزار و پانصد نفر از مسلمانان وفا به عهدی که سال گذشته با ابوسفیان بر سر جنگ در این منطقه بسته بودند قریش قریشیان و ابوسفیان حاضر به آمدن نشدند و عهد خود را شکستند آیات 84- 100 سوره نساء مسلمانان مقدارى کالاى تجارتى به همراه آورده بودند که در هشت روز اقامت در «بدر» به فروش رسید
غزوه دومة الجندل‌ ربیع الأوّل سال پنجم‌ هزار مرد مسلمان تجمع گروهی عظیم در «دومة الجندل» که قصد حمله مدینه را داشتند ـــــــ دشمن به طرف مغرب کوچید و فرار کرد ــــــــــ به عقیده مسعودی نخستین جنگ با رومیان بود،
غزوه خندق یا احزاب شوّال سال پنجم‌ از همه قبایل مشرکان ده هزار نفر به فرماندهی ابوسفیان و سپاهیان اسلامى سه هزار مرد جنگی جمعى از یهودیان‌ رهسپار مکّه شدند و قریش و چند قبیله دیگر را تحریک به حمله به مدینه کردند قریش‌، بنى سلیم‌، بنى أسد بن خزیمة،غطفان و یهودیان بنی قریظه مشرکان که قادر به عبور از خندق های کنده شده نبودند،پس از مدتی که شهر را محاصره کردند و نفاقی که بین آنها و یهودیان بنی قریظه افتاد بدون کسب نتیجه ای بازگشتند آیات 214 سوره بقره، 26- 27 سوره آل عمران، 62- 64 سوره نور و 9- 25 سوره أحزاب‌ سلمان فارسی پیشنهاد کندن خندق به مسلمانان داد،کشته شدن عمرو بن عبدود دلاور قریش به دست حضرت علی (علیه السلا) و جمله رسول خدا(ص) در این مورد« لضربة علىّ خیر- أو أفضل- من عبادة الثقلین،زخمی شدن سعد بن معاذ رییس قبیله اوس و شهادت او پس از آن
غزوه بنى قریظه‌ ذى‌قعده و ذى حجّه سال پنجم‌ سه هزار نفر از مسلمانان‌ خیانت بنی قریظه که هم پیمان مسلمانان بودند در غزوه خندق و حمله آنان از پشت سر به مسلمانان یهودیان بنی قریظه پس از آن که یهودیان از محاصره به تنگ آمدند ،سعد بن معاذ صحابی رسول خدا(ص) را به عنوان حکم برگزیدند و حکم به اعدام مردان آنها و اخراج زنان و فرزندان آنها داد آیات 26 و 27 سوره احزاب لغزش أبولبابه‌ و داستان توبه او
غزوه بنى لحیان جمادى- الأولى سال ششم‌ ـــــــــــــ خونخواهى شهداىرجیع‌ بنى لحیان‌ دشمن خبر یافته و به کوهها گریخته بود ــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــ
غزوه ذى قرد جمادى الأولى سال ششم‌ ـــــــــ مقابله با عیینة بن حصن‌ که با سوارانى از غطفان بر شتران ماده شیرده رسول خدا(ص) غارت بردند و مردى از «بنى غفار» را کشتند بنی غطفان فرار یاغیان و کشته شدن عده ای از دو طرف در درگیری های به وجود آمده ـــــــــــــ پسر ابوذر غفاری کشته شد و زنش را به اسارت بردند که سپس او را برگرداندند
غزوه بنى مصطلق شعبان سال ششم‌ ـــــــــــــــ مقابله با قبیله بنی مصطلق که هر که را توانسته بود،برای مقابله با رسول خدا(ص) جمع کرده بود و قصد حمله به مدینه را داشت بنى المصطلق‌ متفرق شدن قبایل و به اسارت در آمدن مردان و رئیس قبیله بنی المصطلق که با ازدواج رسول خدا(ص) با دختر او همه آنها مسلمان شده و آزاد شدند سوره منافقون نزاع بین مهاجرین و انصار توسط هجاه بن‌ مسعود غفارى مزدور «عمر بن خطّاب» با «سنان بن وبر- جهنى» از انصار، آشکار شدن نفاق عبدلله بن ابی و تلاش های او برای برهم زدن رابطه انصار با رسول خدا(ص) و گزارش زید بن ارقم به رسول خدا(ص) در مورد او
غزوه حدیبیه ذى‌قعده سال ششم‌ هزار ششصد یا چهارصد نفر رسول خدا(ص) قصد حج داشتند ولی مکیان از ورود ایشان به مکه جلوگیری کردن قریش بستن صلح حدیبیه با قریش سوره فتح بیعت دوباره انصار با رسول خدا که به بیعت رضوان یا بیعت شجره معروف شد بر سر دفاع از رسول خدا(ص)


غزوه خیبر محرّم سال هفتم‌ یک هزار و چهارصد به دلیل تحریک ها، آزار و اذیت هایی که یهودیان علیه اسلام انجام می دادند رسول خدا(ص) تصمیم گرفتند تا برای همیشه ریشه آنها را برکنند یهودیان خیبر فتح خیبر و قلعه های آن آیه 15 سوره فتح و آیه 94 سوره نساء دلاوری های بیشمار امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) و کندن در قلعه قموص‌ و کشتن مرحب پهلوان یهودیان، ترور رسول خدا(ص) توسط پیرزن یهودی که ناکام ماند،تسلیم شدن اهالی فدک که به موجب آن فدک خالصه رسول خدا(ص) شد و ایشان آن را به حضرت زهرا(س) بخشید
غزوه فتح مکه‌ رمضان سال هشتم‌ ده هزار مسلمان شکستن یکی از مفاد صلح حدیبیه توسط قریشیان قریش فتح مکه و تسلیم شدن قریشیان آیات 1 تا 3 سوره نصر اسلام آوردن ظاهری بسیاری از مشرکان مانند ابوسفیان،دادن امان نامه به تمام مردم مکه مگر چند نفر،شکستن بت های مکه و کعبه توسط رسول خدا(ص) و امام علی (ع)،
غزوه حنین شوّال سال هشتم‌ دوازده هزار سپاهى‌ از مسلمانان تصمیم به حمله به رسول خدا(ص) توسط قبیله هوازن و ثقیف برای جلوگیری از نشر اسلام بعد از فتح مکه قبیله هوازن و ثقیف و نصر و جشم شکست خوردن سپاه کفر و فرار آنها و به اسارت درآمدن خانواده و اموال ایشان آیات 25 تا 28 سوره توبه در ابتدا امر به دلیل هجوم ناگهانی هوازن مسلمانان ترسیده و فرار کرده و رسول خدا(ص) را تنها گذاشته و جز حضرت علی(علیه السلام) و عده ای از بنی هاشم سایرین فرار کردند و در ادامه بازگشتند، مسئله مؤلفة القلوبهم و بخشیدن مقدار قابل توجهی غنیمت در این غزوه رخ داد. به تصریح قرآن در این غزوه فرشتگان به سپاه اسلام کمک کردند.
غزوه طائف‌ شوّال سال هشتم‌ دوازده هزار نفر مسلمان پس از غلبه در نبرد حنین به و تسلیم شدن هوازن رسول خدا(ص) به دنبال هم پیمانان آنها یعنی قبیله ثقیف به طرف طائف حرکت کردند قبیله ثقیف به دلیل استحکامات قوی شهر طائف موفق به گشودن این شهر نشدند و با دادن تلفاتی که به دلیل تیراندازی بر سپاه اسلام وارد شده بود به مکه بازگشتند ـــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
غزوه تبوک‌ رجب سال نهم‌ سی هزار مرد مسلمان شایع شدن خبری مبنی بر این که دولت روم سپاه عظیمى فراهم کرده و هرقل جیره یک سال سپاهیان خود را پرداخته و قبائل: «لخم» و «جذام» و «عامله» و «غسّان» را نیز آماده جنگ با مسلمانان ساخته‌ رومیان و قبایل «لخم» ، «جذام» ، «عامله» و «غسّان» به دلیل کذب بودن خبر سپاهی در کار نبود و مسلمانان تنها به بستن پیمان نامه هایی با قبایل یاد شده بازشگتند بخش اعظمی از سوره توبه نفاق بسیاری در این غزوه مشخص شد از جمله کسانی که با بهانه های غیر موجه به همراه سپاه نیامدند، تخریب مسجد ضرار،جانشینی حضرت علی (علیه اسلام) در مدینه و بیانحدیث منزلت توسط رسول خدا(ص) در مورد حضرت علی(علیه اسلام)،سؤقصد به جان رسول خدا(ص) در عقبه و برملا شدن نقشه منافقان توسط ایشان
برخی سریه های مهم زمان رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم)
نام سریه تاریخ وقوع تعداد نفرات در سریه هدف از سریه نتیجه سریه اتفاقات مهم
سریه حمزهبن عبد المطلب رمضان سال اوّل‌ سى نفر از مهاجرین‌ تعرض به کاروانى از قریش بود که از شام بر مى‌گشت‌ و نام امن کردن راه تجارت قریشیان با وصاتت مجدی بن عمرو دو سپاه بدون اینکه درگیر شوند بازگشتند به نظر واقدی این نخستین سریه در اسلام است .(البته ابن هشام معتقد است که سریه عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب نخستین سریه است.)
سریه عبیده بن حارث بن عبدالمطلب شوّال سال اوّل‌ شصت یا هشتاد نفر مقابله با دسته‌اى از قریش که ممکن بود به اطراف مدینه تجاوز کنند جنگى پیش نیامد سعد بن أبى وقّاص» تیرى انداخت و نخستین تیرى بود که در تاریخ اسلام از کمان رها شد.
سریه عبد اللّه بن جحش رجب سال دوم هجرت‌ هشت نفر (یا یازده نفر) از مهاجرین‌ گرفتن خبر از قریش پس از برخوردی که بین آنها و یک کاروان از قریش در گرفت یکی از قریشیان کشته، دو نفرشان اسیر و اموالشان غنیمت گرفته شد. چون این پیکار در ماه حرام رخ داد مورد اعتراض مسلمانان قرار گرفت که آیات 217 و 218 از سوره «بقره» نازل شد و خدا خود جواب مخالفان را داد و گناه این پیشامد را هم به گردن آنان گذاشت و عبد اللّه و یارانش را اهل ایمان و هجرت و جهاد در راه خدا و امیدوارى به رحمت پروردگارى که آمرزنده و مهربان است معرّفى کرد.
سریه سالم بن عمیر ماه شوّال سال دوم‌ فقط سالم بن عمیر کشتن ابو عفک که با اشعار خود شیوه ناسزاگوئى به اسلام و مسلمانان و دشنام دادن به رسول خدا و تحریک دشمنان اسلام‌ را پیش گرفته بود کشته شدن ابوعفک
سریه محمّد بن مسلمه‌ ربیع الاول سال سوم‌ ‌پنج نفر کشتن کعب بن أشرف که مردى شاعر و زبان‌آور بود و در اشعار خود رسول خدا را بد مى ‌گفت و دشمنان را بر ضدّ او و مسلمین تحریک مى‌کرد کشته شدن کعب «کعب» با گفتن شعر، قریش را بر ضدّ رسول خدا تحریک مى‌کرد و بر سوگ «اصحاب قلیب» مى‌نشست و همچنین نام زنان مسلمان را در اشعار خود با بى‌احترامى مى‌برد و مسلمانان را آزار مى‌داد
سریه زیدبن حارثه یا سریه قرده‌ جمادى الآخره سال سوم‌ صد نفر سوار رسول خدا(ص) او را براى جلوگیرى از کاروان قریش فرستادند زید بر کاروان دست یافت، اما مردان کاروان گریختند و اموال کاروان به غنیمت گرفته شدند نخستین سریه ای بود که در آن مقدار قابل توجهی غنیمت به مسلمانان رسید
سریه رجیع صفر سال چهارم هجرت شش یا ده نفر هفت نفر دو طایفه عضل و قاره از رسول خدا(ص) تا معلمانی برای آموزش قرآن و احکام به نزد آنها بفرستد در میان راه آنها مسلمانان را غافلگیر کردند و عده ای را به شهادت رساندندو عده ای را تسلیم قریش کرده و جایزه گرفتند و قریشیان آنها را به شهادت رساندند سوره بقره، آیات 204- 207 درباره سریّه رجیع نازل شده است.
سریه بئر معونه صفر سال چهارم هجرت‌ چهل نفر در خواست ابوبرإ برای فرستادن مبلغ به نجد و فرستادن تعدادی مبلغ به آنجا غافلگیری مبلغان توسط قبیله بنی سلیم و به شهادت رسیدن همه آنها به جزا یک نفر رسول خدا یک ماه در قنوت نماز صبح بر قبایل: «رعل» و «ذکوان» و «غصیّه» و «بنى لحیان» نفرین مى‌کرد.
سریه موته جمادى الأولى سال هشتم‌ سه هزار مسلمان رسول خدا- صلى اللّه علیه و آله- «حارث بن عمیر أزدى» (از طائفه بنى لهب) را با نامه‌اى نزد پادشاه «بصرى» فرستاد و چون «حارث» به سرزمین «مؤته» رسید، «شرحبیل بن عمرو غسّانى» سر راه بر وى گرفت و او را کشت‌.هدف این سریه برخورد با عاملان آن بود کشته شدن سه فرمانده از مسلمانان و یک سوم از سپاه و فرار سایرین به فرماندهی خالد بن ولید به مدینه در این سریه سه تن بهترین فرماندهان مسلمانان و اصحاب رسول خدا یعنی زید بن حارثه،جعفر بن ابی طالب(طیار) و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند، این اولین درگیری بین مسلمانان و سپاهیان روم بود
سریه ذات السلاسل‌ جمادى الآخره سال هشتم‌ گروهى از قبیله «قضاعه» فراهم گشتندو مى‌خواستند نسبت به مسلمانان دستبردى بزنند پس از آنکه سه تن از فرماندهان مسلمانان موفق به شکست دشمن نشدند،رسول خدا(ص)،امیرالمؤمنین علی (ع) را به مصاف آنها فرستاد و ایشان آنها را شکست دادند شأن نزول سوره عادیات در این سریه صورت گرفت، فرماندهان این سریه به ترتیب عبارت اند از: ابوبکر،عمر بن خطاب،عمرو بن عاص و علی بن ابی طالب (علیه اسلام)
سریّه امیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب در أیّام محاصره طائف‌ ـــــــــــــــــ شکستن بت های طائف شکستن بت های طائف و نابودی بتکده های آنجا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سریّه علىّ بن أبى طالب علیه السلام براى ویران کردن بتخانه فلس‌ ربیع الآخر سال نهم‌ صد و پنجاه مرد أنصارى‌ نابودی بتخانه فلس از قبیله طیّ نابودی کامل بتخانه و کسب غنیمت های بسیاری از قبیله طیّ ــــــــــــــــــــــــــــــ
سریه على بن ابى طالب (ع) به یمن‌ رمضان سال دهم سیصد اسب سوار دعوت یمنیان به اسلام اسلام آوردن قبیله همدان در یک روز و مسلمان شدن بسیاری از یمنیان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌




دریافت

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌

دارد.


محمد، پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع کرد و خطبه‌ای ایراد که عبارت معروف مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه (ترجمه: هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست) قسمتی از آن می‌باشد. ولی یا مولا به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی می‌دهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوت‌هایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین شیعه و سنی می‌باشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابی‌طالب را به‌عنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب الله معرفی کرد. اهل سنت تنها آن را به‌منزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی و دعوت به دوستی با او می‌دانند و اینکه علی به عنوان پسر عمو و فرزندخوانده اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی اش پس از مرگ شود.[۲]


وپس از امام اول ماحضرت علی(ص)فرزندان٬نوه های ایشان راه او و پدر بزرگشان را ادامه دادند

1_امام علی

2_امام حسن(ص)

3_امام حسین(ص)

4_امام سجاد(ص)

5_امام باقر(ص)

6_امام جعفرصادق(ص)

7_امام موسی کاظم(ص)

8_امام رضا(ص)

9_امام جواد(ص)

10_امام نقی(ص)

11_امام عسگری(ص)

12_امام زمان(عج)است که از دیدهمه غائب است روزی ظهور میکند و همه جهانیان را از جهل و نادانی نجات میدهد

  • امیر حسین‌ قلیان، محمود محمدی‌